نا شناس

بسیار جالب

نا شناس

بسیار جالب

من به هیچ وجه خدا را لمس نکردم، ولی خدایی که قابل لمس باشد که دیگر خدا نیست. اگر هر دعایی را هم اجابت کند، همینطور. همان‌جا بود که برای نخستین بار حدس زدم که عظمت دعا بیش از هر چیز در این امر نهفته است که پاسخی به آن داده نمی‌شود و زشتی سوداگری را به این مبادله راهی نیست. این را هم دریافتم که آموختن دعا، آموختن سکوت است و عشق فقط از جایی شروع می‌شود که دیگر هیچ انتظاری برای گرفتن هیچ چیز وجود نداشته باشد. «عشق» تمرین «نیایش» است و «نیایش» تمرین «سکوت».

نظرات 4 + ارسال نظر
آتوسا جمعه 11 آذر 1390 ساعت 22:37 http://www.ghose.blogsky.com

نایس بود چی بگم؟
به من سر بزن

الهام پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 18:12

هیچی نگم بهتره مثل همیشه متنات عالین

سمیه یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 16:02

یه جوری بود
خشن و دوست داشتی

سمیه یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 16:03

اگه مطلب جدیدی نوشتین خبرم کنید
خوشحال میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد