نا شناس

بسیار جالب

نا شناس

بسیار جالب

بانوی ترانه های ناتمام

 

 

سلام بانوی ترانه های ناتمام ! می دانی ؟! دلم می خواهد این ترانه هیچوقت تمام نشود ! دلم می خواهد آن قدر واژه بسازی که دستان من ، تا دنیا دنیاست ، برای از تو نوشتن بخارد و آن قدر بنویسم که سرانگشتانم پینه ببندد ! سکوت بدچیزیست بانو ! بدچیزی !! درست است که «سکوت سرشار از سخنان ناگفته است»! درست که باید حرف سکوت را شنید ، درست که ! اما ببین ! سکوت فقط زمانی معنا دارد که میان دو فریاد نشسته باشد ! سکوت وقتی معنا دارد که آنقدر کلام توی دلت هست که واژه مند کردنش ممکن نیست و نو در گستره این ناتوانی ، که دلالت بر همه توانایی های روح بشر دارد ، تمام سخنت را برهنه برهنه توی چشمانت می ریزی تا قطره قطره فوران کند ! سکوت عاشق از کثرت کلام است نه سختی سخن ! سکوت عاشق به گفتگو تکیه دارد نه به سکون ! سکوت ساکت ، نجواگر هیچ موسیقی آسمانی ای نیست . چنانکه وقتی باشی ، نبودنت برایم معنا دارد و اگر نباشی ، نبودنت توالی خردکننده تلخی خواهد بود ! بودنی ترین بایدِ بی برو برگرد ! نرو تا بازآمدنی هم درکار نباشد ! آن که می رود ، دلدل بازگشت را تا ابد به همراه خواهد داشت و تازه ، « بازگشت هیچ چیزی را درست نمی کند !!» اصلا من نمی دانم ، وقتی می شود آمد ، چرا باید از رفتن دم زد ؟! آن هم آمدنی که پایان نخواهد داشت که در این راه هر چه نزدیکتر بیایی ، جاده ای طولانی تر را فراروی خواهی دید که هدف از این آمدن ، نه رسیدن ، که همسفریست ! همسفرترین ! همسفرگی معنای همسفری نیست ! همسفرگی ، آمدنی ست که به سراب سفره دل باخته ، به پایان ، به برکه فریب اندود همخانگی ! همسفر اما ، به سفر می اندیشد ، به بی نهایت جاده ، و به آرامش بی سکون موج ، آنگاه که درگیرودار آمدنهای بی پایانش ، هزار بوسه بر تن ساحل می ریزد و آواز شوق می خواند ! بی شک همسفر نیز سفره پهن می کند ، سقفی هم می زند برای این همسفرگی !… اما فریب سفره و احساس مسقف را نمی خورد ! احساس همسفر سقف ندارد تا باران یادش نرود که اینجا دو همسفر ، که تنها به همسفرگی نمی اندیشند ، سرسپرده نوازشهای هماره اویند ! دلت را به دریا بزن بانو ! ما برای بارانی شدن ، به سکون و سکوت برکه نیازی نداریم . اگر طوفان نوح را می خواهی ، دریا را دریاب !! تا بعد

نظرات 9 + ارسال نظر
ساره سه‌شنبه 14 شهریور 1385 ساعت 01:03 http://pishikoochooloo.blogfa.com

سلام
تو نویسنده ی خوبی هستی شاید هم عاشق خوبی هستی که اینطور مینویسی.
درسته ؛عشق آنست که نا گفته بماند نسیم هم در سکوت نادیده پا میکشد.
موفق باشی.

بابالنگ دراز شنبه 25 شهریور 1385 ساعت 17:53 http://www.entezaresakht.blogfa.com

سلام خوبی؟خوشی؟سلامتی؟

مرسی که اومدی و به خونه خودت سر زدی

چرا از یادم بری عزیزم تو که این همه مدت داری وبلاگ مینویسی چرا نظرات انقدر کمه؟

بازم میام

آ یکشنبه 26 شهریور 1385 ساعت 16:38

ماندانا چهارشنبه 5 مهر 1385 ساعت 02:20 http://www.maani136.persianblog.com

ماندانا چهارشنبه 5 مهر 1385 ساعت 02:22 http://www.persianblog.com

سلام عزیز و خوش اومدی .. خوشحالم ک هباز برتی و باز می نویسی ... واقعا جالب گفتید ... سکوت خیلی معنا ها داره و بستگی به طرف و جایگاهش هم داره ... موفق و سربلند باشید همیشه ... خدانگهدارتان باشد ... به امید دیدار ...

فدورا شنبه 8 مهر 1385 ساعت 09:30

امریکا

کلاغ سیاه شنبه 8 مهر 1385 ساعت 21:54 http://mor-hali.blogfa.com

سلام
وبلاگت زیبا بود البته نوشته ات بیشتر قشنگ بود

موفق باشی
یا حق

eli شنبه 20 آبان 1385 ساعت 15:42

salam hamed jan.kheili khoshgel bood
movafagh bashi

تینا پنج‌شنبه 7 دی 1385 ساعت 13:21

ربطی نداره ولی می گم:
اینک
اگر اندک اندک دوستم نداشته باشی
من نیز تو را از دل می برم
اندک اندک.
اگر یکباره
فراموشم کنی
در پی من نگرد
زیرا پیش از تو فراموشت کرده ام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد