نا شناس

بسیار جالب

نا شناس

بسیار جالب

به این انرژی الهی, جهت بدهیم

سکس, انرژی حیات و زندگی است و شاید بتوان گفت نصف واقعیت زندگی همین است و هر جامعه با توجه به فرهنگ خود به شکلی خاص با آن برخورد می‌کند, و هر کدام از یک یا چند نوع تئوری, تئوری آزادی, تئوری سرکوب و نهی, تئوری تعدیل تغذیه می‌شوند. در طول تاریخ, بسیار قصه‌ها و شعرها و نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌ها در این زمینه نوشته و بازی شده است. بسیاری در اثر برخورد با این جریان کشته شده‌اند. طایفه‌ها و قبیله‌ها با هم جنگ و دعوا کرده‌اند, سربازها در حمله به کشورها به زنان تجاوز کرده‌اند. چه خانواده‌هایی که از هم پاشیده شده‌اند, روابط نامشروع یک زن با یک مرد باعث تولد بچه‌های بی‌نام و نشان شده است و در دادگاه‌ها, بسیاری از اختلاف‌ها بر اساس اختلافات سکس است, رئیس جمهوری (کلینتون) بر اثر روابط جنسی, به سوژه‌‌ای پر سروصدا تبدیل شده بود. مجلات مختلف از مساله سکس (خصوصاً تصاویر سکسی) برای جذب خوانندگان خود استفاده می‌کنند, در کانال‌های ماهواره‌‌ای فیلم‌های (سکسی) یکی از پرطرفدارترین برنامه‌ها را به خود اختصاص می‌دهد.
سکس عامل بسیاری از ارتباطات مثبت و منفی در جامعه شده است, از طریق سکس, درصدی از زنان به خودفروشی پرداخته‌اند و عده‌‌ای از طریق سکس به عشق رسیده‌اند و عده‌‌ای راه انحراف را پیش روی خود ساخته‌اند؛ وقتی وارد محفلی می‌شوی چه دختران, چه پسران و چه زنان سن‌دار و چه مردان میانسال, اکثراً باب جوک‌های جنسی را باز می‌کنند و قهقهه سر می‌دهند. درصدی از خیالات انسان را در طول شبانه‌روز روابط رویایی سکسی است, عده‌ای از مردان چه پول‌ها که برای سکس خرج نمی‌کنند, بسیاری از زنان از دست مردان خود به دلیل افراط در این زمینه به طلاق و افسردگی کشیده‌ شده‌اند. در طول شبانه‌روز مردان و زنان همانطور که غذا و آب می‌خورند, با هم رابطه سکسی دارند و از ابزارهای مختلف لباس و ادکلن تحریک کننده و دیگر وسایل استفاده می‌کنند تا جنس مخالف خود را جذب کنند. طراحان لباس, در طراحی لباس‌های خود, روی این نکته توجه خاص دارند. معلمی که سال‌هاست اخلاق درس می‌داده لحظاتی پای او می‌لغزد و شهره عام و خاص می‌شود که بله آقا با فلان خانم رابطه داشته, و جالب است که در اکثر جوامع سکس و آبروی اجتماعی رابطه‌ای تنگاتنگ دارد. عده‌ای از پسران به انحراف کشیده شده‌اند و عده‌‌ای دختران هم به همجنس بازی. مثال‌های بسیاری می‌توان زد که سکس در روابط بین فردی و اجتماعی نقش مهمی را بازی می‌کند. جوامع غربی به شکلی خاص با این مساله برخورد می‌کنند, و جوامع شرقی به گونه‌‌ای دیگر.
جوامع پیشرفته از همان دورانی که فرد به بلوغ می‌رسد از طریق رسانه‌های مختلف به آموزش دختران و پسران می‌پردازند تا افراد در زمان ازدواج نسبت به سکس, شناخت کافی داشته باشند. در ایران سکس تابو است, کسی جرات ندارد که به طور عیان و واضح, به طرح مساله بپردازد و اکثراً در خفا و پنهان, چیزهایی می‌گویند و سریع جمع‌بندی می‌کنند. ای وای کسی نفهمد, زشت است و خوبیت ندارد و بعد لبخندی و رضایتی. اما امروز ما تصمیم گرفتیم از زاویه‌ی علم به این مساله بپردازیم و در
وبلاگ
خود به طور دقیق این مساله را کالبد شکافی کنیم. البته تا این جا از طرف عام و خاص به نوعی جسارت ما را تشویق کرده‌اند, ما معتقدیم بایستی ضریب هوشی در زمینه‌ی سکس در جامعه بالا برود تا افراد نسبت به این موضوع شناخت علمی پیدا کنند و هر موضوعی که انسان شناخت کافی داشته باشد. در تصمیم‌گیری و برخورد با آن دقیق‌تر عمل می‌کند, بسیاری از زنان و مردان در شب زفاف از خیلی از مسائل ظریف سکس ناآگاه هستند و داشته‌ایم زنان و مردانی که بعد از چند سال بسیاری از موارد ظریف این موضوع را نمی‌‌دانند. زنان و مردانی که به لحاظ عدم آگاهی به مرور به سردمزاحی کشیده‌ شده‌اند و کانون خانواده‌شان از هم پاشیده شده است. اگر تصمیم‌گیری درباره این موضوع را به عده‌‌ای ناآگاه بسپاریم, طبیعتاً آنان بر اساس تئوری نکن, زشت است, قباحت دارد, مگر مساله‌‌ای مهم‌تر از این پیدا نمی‌کنید, سرکوبش کنید. نبینید, و … عمل می‌کنند و همین‌طور است که می‌بینیم که جامعه به مرور به طرف یک فاجعه‌ی جنسی پیش می‌رود و می‌بینیم که بسیاری از مرزهای خانواده را از بین برده است و فیلم‌های سوپر, ارزش پیدا کرده است. راستی چرا زمانی که زنی متاهل در خیابان می‌ایستد, ده‌ها ماشین, بوق و چراغ می‌زنند, ‌ای آقا این زن متاهل است اما بردگان و گرسنگان جنسی, مجرد و متاهل نمی‌شناسند, فاجعه به همه جا کشیده است. در خیابان‌های شلوغ, زن‌ها معمولاً مورد تعرض قرار می‌گیرند. هوا که تاریک بشود, بسیاری از زنان و دختران در امنیت نیستند. باید گفت و تحلیل کرد, چرا در جامعه‌ی ما افراد گرسنه‌تر ‌شده‌اند, بردگان جنسی روز به روز بیشتر می‌شوند. در این چند سال اخیر شدت فجایع جنسی چون خفاش شب, و امثال این‌ها در شهرهای مختلف بیشتر شده است, واقعاً چه بستر فکری بر این جامعه حاکم شده است که این چنین تولیداتی می‌دهد. معلول را رها کن, علت را بچسب. اینهمه بلندگوها و مجلات و هزینه‌های تبلیغات برای چیست؟ چه فکری در جامعه محدود و سرکوب شده که شاهد اینهمه رفتارهای زیرزمینی و پنهانی هستیم.
ایدز, سمبل رابطه‌ی از هم گسیخته‌ی جنسی, از خانه‌ای به خانه‌‌ای دیگر می‌رود و جاخوش می‌کند و کسی هم صدایش در نمی‌آید, ده سال دیگر را ببینید, پسری می‌گفت با دختری رابطه‌ی سکس برقرار کردم, بعد از این که دختر از منزل من رفت در نامه‌‌ای برایم نوشته بود که به جامعه‌ی ایدزی‌ها خوش آمدید, حالا من مانده‌ام یک دنیا غم و افسردگی, کسی به فکر قانونمند کردن این رابطه‌ها نیست. شرایط اقتصادی برای جوانان وخیم شده است و سن ازدواج برای دخترها و پسرها به بالای مرز سی سال کشیده است, آیا می‌توانیم یک جامعه‌ی پیچیده و تودرتو را با همین تعصب‌ها و تحلیل‌های خام و غیرت‌های بی‌پایه اداره کرد, بفرمایید, اداره کنید. چرا هر چه می‌گویید و نصیحت می‌کنید کمتر گوش می‌دهند. لجبازی‌ها و خودنمایی‌های جنسی در خیابان‌ها را ببینید. بیایید برای یک بار هم شده به مشکل جوانانی که دچار عقده‌های جنسی هستند گوش بدهید, چرا شب و روزش سکس شده, چرا در مدارس پسرانه و دخترانه بازی‌های جنسی تشدید شده است, حتماً می‌گویید, ماهواره‌ها, امان از تهاجم, بلی می‌تواند درصدی باشد, اما این همه‌ی جواب مساله نیست. این‌ همه سازمان‌های جوانان چه می‌کنند. چرا لاپوشانی می‌کنید. از چه کسی باید اجازه گرفت. بیائید این انرژی را با دادن شناخت‌های دقیق و علمی جهت بدهید. ما که این کار را شروع کرده‌ایم, باشد که بمانیم و بگوئیم, باور کنید که هیچکدام‌مان ضرر نمی‌کنیم. هر موضوعی که از زاویه‌ی علم به آن پرداخته شود, می‌توانیم آن را در جامعه, طرح و به بلوغ برسانیم. باید به این موضوع انسانی پرداخت, بسیاری از کشورها با این مساله کنار آمده‌اند و ‌این انرژی را کانالیزه کرده‌اند و از این انرژی نهایت استفاده را می‌کنند. طرح این موضوع شاید اثبات آفتاب باشد برای شما. ما معتقدیم که
Sex امری است مقدس که باید به آن نگاه آسمانی و الهی کرد
. این نگاه‌ها و سرکوب‌ها وضع جامعه‌ی ما را وخیم‌تر می‌کند. در آزمایشی, معلمی نمکدانی را به سر کلاس می‌برد, این روند چندین بار تکرار شد, تا این که یک روز, به بچه‌ها گفت! خواهش می‌کنم که کسی به این نمکدان دست نزند تا من چند دقیقه به بیرون بروم؟
معلم از سر کلاس رفت و بچه‌ها همگی به طرف نمکدان هجوم بردند, تا بفهمند راز نمکدان که از طرف معلم نهی شده, چیست؟ برای محققان این سوال مطرح شد که چرا کسی در روزهای قبل به آن نمکدان توجه نکرده بود. و با آزمایش‌های مکرر دیگر به این نتیجه رسیدند که هر چیزی, نهی و منع شود, کنجکاوی انسان را بیشتر می‌کند. بهتر نیست به جای این همه محدودیت‌ها و سرکوب‌ها و گاهی توهین‌ها, بستر اجتماعی مناسب را برای آن‌ها فراهم کنیم. نه, تند نرو, ما مخالف ابتذالیم.حرف من, حرف توست, اما به زبان دیگر و از زاویه‌‌ای دیگر. ما باید آموزش مفاهیم جنسی را از همان دوران شروع بلوغ با زبانی ساده شروع کنیم. و مطمئناً اگر فرزندان ما به شناخت علمی جنسی دست پیدا کنند, درصد بسیاری از رفتارهای پرخاشگرانه‌ی جنسی حذف خواهد شد. آن گاه دختران و پسران ما با ادبیاتی بالغانه در زمینه‌ی
Sex با هم برخورد خواهند کرد و می‌توانند از توجه بیمارگون به این موضوع, این انرژی را در جهت رشد و بالندگی اجتماعی خود در نظر بگیرند, تا کی باید به این حیای شرقی ادامه داد.؟

نظرات 18 + ارسال نظر
سیمین جمعه 1 خرداد 1383 ساعت 04:31

سلام.. این انرژی دست خو د انسان است هم می توان مانند
یک حیوان بصورتی که شرح دادی از آن استفاده کرد هم میتوان
برای خود ارزش قائل شویم و در موقع نیاز در زمانش (ازدواج) به این انرژی توجه کنیم (البته با صبر و توکل به خدا....
پیروز و موف باشید

باران بهاری جمعه 1 خرداد 1383 ساعت 08:34 http://www.ghoghnoosiii.persianblog.com

سلام ۰۰موضوعی که مطرح کردی همیشه درجامعه وجودداشته ومطرح بوده ولی اخیرا بعلت درتنگنا گذاشتن جوانان وفشارهای زندگی برروی انان - بیکاری وهزارعامل دیگر
باعث شده که سن ازدواج بالاتررودوجوان میماندباامیال خودوارضا آن -دختران ازمحیط زندگی خودفرارمیکنند پسران عاطفه خودراازدست داده اندزیرااغلب به موادآلوده شان کرده اندواین جوانان فکرمیکنندبااویختن به هم مشکل اصلی زندگیشان حل می کنند.یکی خردمیشودودیگری به ناکجاآبادهامیرسد.سکس گفته بودی انرزی است ولی به نظرمن ارضای هرغریزه ای بایدجای خودراداشته باشد.جوان بایدبفهمددرگوشه وخیابان ومزاحم هردختری شدن نه تنهااوراارضانمی کندبلکه اورابه فسادمی کشاند.مابایدبرای هرچیزی راه حل حقیقی ان راپیداکنیم چندوقت پیش دروب لاگ نقطه ته خط درموردازدواج موقت خواندم .وایشان هم نوشته بودکه چراامکانات ازدواج حقیقی فراهم نمیشود-آیاجوانان به ازدواج موقت رومی اورندیااقایانی که چندزنه هستند؟بنظرمن دراین مسئله راه حل درست بایدپیشنهادشود.
والان جامعه مابه این علت فسادزیادشده که همه جوانان رامشغول بخودبکندوهیچ فکری دیگری نداشته باشندودرهیچ اموری دخالت نکنندوفقط مسئله شان سکس باشد.وقبول
داشته باشیم کا اگرخداونداین غریزه رابرای این دروجودانسان گذاشت که زن ومردبه هم نیازمطلق داشته باشندوازدواج وتمام مساثل زندگی رابه جان بخرندووجودشان برای هم لذت باشدمتاسفانه ماازعلت افرینش غریزه هم دورافتاده ایم
دوست عزیرامیدوارم درزیرسایه خداوندمتعال موفق وپیروزباشید

نرگس جمعه 1 خرداد 1383 ساعت 16:35 http://roya1981.persianblog.com

سلام ! اوه مردم چه مضوعاتی انتخاب می کنن ;)! متاسفانه در جامعه امروز ما,آدمها فقط در فکر سو استفاده از هم هستند و بس ! می خوان هر چیزی را آسون و راحت به دست بیاورند و تمام ..بدون پرداخت هیچ قیمتی ! اگه آدمها بفهمن که هر چیزی قیمتی داره و بهای هر چیزی که می خواهند به دست بیاورند را باید تمام و کمال بپردازن شاید یه قسمتی از قضیه حل بشه !درسته که سکس باعث اختلافات خانوادگی و بسیاری از طلاق هاست ! اما فقط این موضوع را بهونه کردن دلیل نمیشه که راه برای یه سری آدم سواستفاده چی باز بشه ! اول از همه باید ظرفیت ها و درصد آگاهیها را بالا برد ! بعد باید به این انرژی جهت داد ! همه باید یاد بگیرن که هر جایی و هر کسی را نباید برای داشتن یه رابطه جسمی انتخاب کنن ! به قول معروف :هر سخن جایی و هر نقطه مقامی دارد....امیدوارم منظورم را واضح بیان کرده باشم ! :)
شاد زی !

شادی جمعه 1 خرداد 1383 ساعت 16:41 http://end-traveler.persianblog.com

در آفلاین می خوانم. شاد باشی.

دیا جمعه 1 خرداد 1383 ساعت 17:02

چه کرده نیکولاس!!!
موفق باشی

مهسا جمعه 1 خرداد 1383 ساعت 21:34

دقیقاً درست می گی... نمی گم با همه ی حرفات اما با بیشترشون موافقم...روابط جنسی (حالا از هر نوعش) توی مدارس و دانشگاهها ،خوابگاههای دانشجویی ، مجالس تولد و یا عروسی رواج پیدا کرده...که خیلی از اینا همونطور که گفتی فجایع بدی داره ...آخه اون بچه ی بیچاره چه گناهی کرده که باید بی نام و نشون یه روز تو خیابون ول شه؟؟چرا نباید جلوی این ابتذال رو گرفت....و اونو توی جهت خودش هدایت کرد؟ واقعاً چرار روز به روز آمار هم جنس بازهای دختر و پسر زیاد می شه؟؟؟و هزاران چرای دیگه....درسته سکس هم یکی از هزاران مسائل مهم همه ی مردمه توی دنیا...نمی شه گفت خوبه یا بد ...اما توی این جامعه هیچ کس حتی جرات نمی کنه کلمه ی سکس رو تلفظ کنه...چون فکر می کنه بده و از گفتن این کلمه شرم داره!!!اما باید به این مساله هم رسیدگی مکرد(شاید باید سالها پیش رسیدگی می شد)این مساله واقعاً جای بحث داره اونم یه بحث مفصل...منم حسابی حرف دارم....اما برا ائلین کامنتم بسته ...بقیشو اگه دیدمت به خودت می گم ... راستی هر وقت آپدیت کردی بهم خبر بده اگه به موقع برسم حتماً می خونم و نظر می دم...فعلاً بای

ویدا شنبه 2 خرداد 1383 ساعت 17:59 http://vida64.persianblog.com

سلام..با اینکه طولانی بود اما من همشو خوندم(البته به طور سریالی در چند روز) خب راستیتش بدم نمی گفتی ها من با یه مطلبش خیلی بیشتر موافقم اونم مزاحمای خیابونی که هر کیو می بینن براش بوق می زنن... من اولا فکر می کردم ایراد از تیپ و قیافه ی خودمه(خدا به دور) و یه مدت تیپمو عوض کردم و حتی با مقنعه(که ازش متنفرم) می رفتم که نیریپم محصلی شه اما اصلاً این افراد به این چیزا کاری ندارن یه مشت آدم اقده ی هستن که اگه به زورم بشه برای رسیدن به هدفشون دخترا رو به زور می کشن تو ماشین.... کی باید جلوی اینا رو بگیره ؟؟؟ نه ...اصلاً نمی خواد کسی بگیره چون الان دیگه دیره ...چون جوونای ما بیشترشون غرق این مشکلن..باید خیلی زودتر از اینا بهش رسیدگی می شد...

رویا شنبه 2 خرداد 1383 ساعت 22:27 http://korand.persianblog.com

سلام...فرهنگ یک جامعه رو مردمش بوجود میارن و برای ساختار شکنی شجاعت و شهامت لازمه...باید بتونی از خیلی چیزا بگذری...

ماندانا دوشنبه 4 خرداد 1383 ساعت 04:53 http://www.maani136.persianblog.com

سلام و خسته نباشید دوست گرامی :) ... خیلی زیبا نوشتید و قشنگ زدید به هدف متاسفانه مشکل جامعه و خیلی جاهای دیگه که همانند ایران فکر میکنند چنین مکشلاتی را دارن ... چطور در بعضی از کشورای اروپایی مکانی گذاشتن برای کسانی که به دنبال سکس هستند ... که حداقل مزاحم خانومای دیگری نشوند .. و در مدارس از یه سن مخصوصی که به نظر مشاوره مدرسه آن دانش آموزان دیگه درک میکنند و براشون مهم است براشون کلاس گذاشتن و چه روش صحیح و چه نوع بیماری هایی ممکن هست داشته باشند به همراه و اینکه چطور و راهای جلوگیری از آن و غیره را آموزش میدهند .. میخوام بدونم آیا ما چنین درسی در دبیرستان داریم ؟؟!؟!؟!؟ نداریم متاسفانه و مگر اینکه رشته ات تجربی باشه و در دانشگاه اونم شاید ... چونکه حتی معلوم هم به درستی توضیح نمیدهد و متاسفانه وقتی هم که کسی بخواه که خودش راه درستش را متوجه بشه به کمک از کتاب ... وقتی که میخواهد کتابی بخرد اطرافیان یا فروشنده کتاب یه جوری نگاه طرف میکنه که انگاری داره خلاف میکنه !!!! ... از این مسله من میگذرم چونکه متاسفانه از ریشه مشکل داره جامعه .... اما بابته مطلب قبلیتون .. اونم واقعا محشر بود .. و منم همین عقیده را دارم که یک عشق صادق معشوقش را زندانی نمی کند ... و معشوقش را همه جوره می خواهد و می طلبد نه به خاطر چیز خاصی ... کسی که در برابر عشق غرورش را والاتر بگیره ... به نظرم طرف خودخواهست و عشقش صادق نیست + واقعا عاشق نیست ... حالا درسته شاید برای بعضیا سخت باشه و کم بیان و ابراز عشق و محبت کنند بر زبان اما حداقل از نظره گذشت و رفتاری می توانند نشون بدهند که واقعا عاشق عشق و معشوقشون هستند نه اینکه همانند سنگ باند ... عشق همانند گل هست اگر بهش نرسی و تا زمانی که زنده ایید و در کنار هم هستید لذت نبرید از محبت و عشقتون .. قشنگ همانند گل پژمرده خواهد شد و پر پر از بین می رود .... اما گل برگ افتادنش که تر و نرم باشد و به زمین بیوفتد بهتر از آنست تا اینکه نو غنچه خشک شودو از بین رود .... موفق و خرم باشید و امید وارم که همیشه عاشق باشید و در کنار عزیزانتان باشید :)‌
به امید دیدار باز :)‌

مریم سه‌شنبه 5 خرداد 1383 ساعت 04:15 http://yadgarebehesht.persianblog.com

سلام ... همهء حرفهای شما صحیحه ... ولی در جامعهء ما این تئوری نابود خواهد شد چون مردم ما اصلا ظرفیت پذیرش این مدعا را ندارند ...

گلی یکشنبه 10 خرداد 1383 ساعت 10:51

امه ی این حرفا درست فکر می کنی‌چند نفر می‌تونن درست شن و چند نفر عقایدشون رو درست کنن الان جوون های‌ما آمادگی‌پذیرش اید حرف ها رو دارن نه پدر و مادر هایی‌که سال هاست با این عقاید زندگی‌کردن. و در ضمن مثل همیشه عالی‌بود.

ماندانا یکشنبه 10 خرداد 1383 ساعت 17:55 http://www.maani136.persianblog.com

سلام و خسته نباشید :) ... موفق باشید :) .. منتظر مطالب جدیدتان خواهم بود و ماند :) ... خدانگهدارتون باشه و به امید دیدار :)

علی دوشنبه 11 خرداد 1383 ساعت 16:26 http://yazdi.persianblog.com

هرچیزی سهم خودراداره

بی دل دوشنبه 11 خرداد 1383 ساعت 17:22 http://harimedel.persianblog.com

سلام... فکر میکنم این جمله ها از اوشو باشه... درسته باید واقعبینانه به پدیده های هستی بنگریم تا جسم و روحی طبیعی داشته باشیم...

[ بدون نام ] جمعه 5 تیر 1383 ساعت 03:03

مهدیه چهارشنبه 7 مرداد 1383 ساعت 15:04

من همه ی حرفاتو قبول دارم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 دی 1383 ساعت 06:41

کس پنج‌شنبه 3 شهریور 1384 ساعت 17:05 http://www.kos.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد