نا شناس

بسیار جالب

نا شناس

بسیار جالب

عشق و مسوولیت مقدس آن

آدمهای عاشق 3 دسته اند: یا در نگاه اول عاشق میشن یا به مرور زمان عاشق کسی می شن و یا در نگاه اول جرقه ای توی دلشون روشن میشه و به مرور زمان این جرقه تبدیل به یک کوره آتش میشه و تمام وجودشون رو در بر می گیره. آدمهایی که جز دسته اول هستند هم  دو گروه می شوند. یا بعد از مدتی سودای عشق از سرشون می پره و زندگی رو در لای پای زنان دیگر و شرب خمر و دود می دونن(اگر که مذکر باشن)  و اگر از جنس مونث باشند زندگی شان می شود حسرت زندگی زنان دیگر و یا شاید هم روسپی نهان به دنبال شکار! میگم سودا چرا که عشق برای این آدمها مثل یک تجارته. هر روز چیز جدیدتر و بهتری می خوان. این عده هرگز به کسی پایبند نخواهند شد و بوی تعفنشون اکثریت جامعه رو می گیره. همین ها هستند که تمام مردان و یا زنان رو به یک نگاه می بینند. همین ها هستند که عشق رو مثل یه لجن زار تصور می کنن و خودشون رو توی این لجن زار در حال دست و پا زدن می بینند. همیشه غر می زنند و همیشه حسرت زندگی دیگران رو می خورن. اما این میون عده کمی هم هستن که نگاه اول عاشق میشن و دست بر قضا جفت خوبی پیدا می کنن و تا آخر عمرشون از زندگیشون لذت می برن. شاید یک در صد هزار نفر چنین شانسی داشته باشه بنابراین امیدوارم که شما از خوش شانساش باشید.

اما عده ای که در ابتدا جرقه ای توی دلشون میفته و بعد به مرور زمان رشد می کنه. نمی دونم تا حالا  این رو تجربه کردید که کسی رو می بینید و مهرش توی دلتون میفته و به مرور زمان عاشق رفتار و حرکاتش می شید. چیزی که توی دوستی ها هست. مثل من که عاشق بعضی از دوستام هستم(هرچند که جنس این عشق با موضوع ما فرق داره اما به عنوان یک مثال نوشتم.) همین اتفاق وقتی میفته که برای اولین بار کسی رو می بینید و یه جرقه ای میفته و شاید خودتون هم از این حسی که بهتون دست داده تعجب می کنید. به مرور زمان که شخص رو شناختید بهش بیشتر علاقه مند می شید و عاشقش می شید و گرفتار محبتش می شید و دلتون به دلش گره می خوره. حالا اینجاست که دست روزگار باهاتون بازی ها داره. اگر طرف هم دل بده و دلداده بشه که خوش به حالتون. چرا که هر روز بیشتر هم رو می شناسید و می تونید خیلی چیزا از هم یاد بگیرید و بفهمید که تا چقدر دنیای شما به همدیگه نزدیکه و بعد تصمیم بگیرید. تصمیم بگیرید که باهم بمونید و معنای فداکاری و ایثار و زندگی و طعم خوش گیلاس و طعم تلخ رنج رو باهم بچشید و یا اینکه روی این آتش شعله ور آب بریزید و خفه اش کنید حتی به قیمت اشک ریختن تمام مابقی عمر. اما اگر که طرف مقابلتون دلداده شما نباشه باید بگم که کارتون واقعا سخت خواهد بود.واقعا سخت.

تو زندگیم همیشه دنبال کسی بودم که با دنیای من بخونه. دنیای من هم بزرگه هم کوچک. انقدر بزرگ که هرکسی رو در وهله اول بپذیره و کمی کوچک چرا که از خوی خودپرستی و نخوت و کینه و عداوت و صفات کریه انسانی به دوره. از بچگی رویای چنین دختری رو در سر گذروندم. کسی که همراه باشه. کسی که دوست باشه. کسی که با تمام تفاوتهای زنانگیش، بتونه لبخندی پس از کار روزانه بر روی لبام بیاره. کسی که احساس مسوولیت رو در من تقویت کنه و یادآور باشه که من یک مرد هستم و باید استقامت کنم و از زندگیم در رنج و اندوه و شادی و خرسندی، راضی باشم و هیچ گاه دست از پشتیبانی برنداره چرا که دوستم داره همون طور که من نیز.

فضای جامعه ایران مثل افیونی می مونه که کثافت می زنه به تمام روح آدم. اما من هیچ گاه تن به این کثافت ندادم و کسانی رو هم که تا خرخره فرو رفتن رو نه نیش خند زدم و نه منع کردم چرا که این زندگی اونهاست ولی به هیچ کسی این اجازه رو ندادم و نخواهم داد که بخوان راجع به بانوی زندگی من تصمیم بگیره. روزانه هزاران غر می شنویم. پسری که تازه نامزد کرده و باز دنبال لنگ و پاچه دیگرانه. پسری که از دست زنها فراریه. پسری که تحت تاثیر دیگرانه و فکر می کنه ازدواج شتری که پای خونه همه می شینه و فراری ازش نیست. پسری که به خاطر ترس از استهزا و یا به زیر سوال رفتن شخصیتش تن به یک وصلت می ده و خیلی کیسهای دیگه.

من سالها جستجو کرده ام. زندگی من طوری رقم خورده است که همیشه آواره و در به در این سو و آن سو بوده ام و برای من مهم نیست که دیگران راجع به مفهموم زندگی چه فکر می کنند. که آیا من چرت می نویسم و یا خیالبافم. آیا من یک پسر رویایی هستم و یا هنوز سرد و گرم زندگی نچشیده ام. من به حرفهایم به اعتقاداتم و به دختری که سالهاست به جستجویش هستم ایمان دارم و راهم رو همچنان می روم تا به آرامش برسم؛ نه برای خود بلکه برای او نیز و برای دیگران چرا که من برای خدمت نیاز به انرژی و غذای روح دارم و این یکی از آن منبع های پر انرژی برای من است.


و این تیکه رو برای بانوی رویایم می نویسم: تو می تونی به من بگی که چرا دوستت دارم؟ می تونی هزاران بار در عشق من به خودت شک کنی. می تونی مسوولیت عشق رو نپذیری. می تونی قلب بشکنی. می تونی بری به دنبال شخصیت و "منیت" خودت. می تونی من رو پس بزنی. تو حق داری که من رو انتخاب نکنی اما بدون سالها به دنبال تو گشته ام. سالها خون دل خورده ام فقط برای تو و برای ما. من یک مرد هستم و حتی مردی مثل من که از کوچک ترین احساستش می نویسه، دارای غروریست وصف ناشدنی. سالها مسافر راه زندگی بوده ام و سرنوشت من این بوده است. حال جوانی شده ام که می خواهم زندگیم را با تو ادامه بدهم. اما بدون روزی که حس کنم جایی برای رشد در قلب تو ندارم خواهم رفت شاید برای همیشه. عشق و محبت در کتاب ها نیست در زندگی هم می توان یافت هرچند اندک مثل مروارید اما می توان یافت و من تو را از خدای خویش خواسته ام. عشق مسوولیت دارد. فداکاری دارد. از خودگذشتن دارد. صبوری دارد و من همه و همه را می پذیرم و هیچ گاه پشیمون نخواهم شد. این رو مطمئنم.

 شاید که من نیز در قفسم؛"چه بسیار قناری هایی که در قفس زندگی و در آرزوی بال گشودن، نگاه به آسمان آبی دارند و چه بسیارند لاش خورهایی که به دنبال یک جسم پوسیده، پرواز کنان در آسمان لاجوردی سر به زمین خاکی سپرده اند.
آری رسم زندگی این ست. شاید،هرگز نرسیدن.
نظرات 23 + ارسال نظر
سارا(کلمه) یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 13:09 http://chandkalame.persianblog.com

سلام ناشناس مهربون ........ یواشکی ادرستونو دیدم یواشکی هم اومدم اینجا ........ امیدوارم دلخور نشین که بی دعوت اومدم ...... نوشته هاتون روان و دلنشین هستند .........موفق و شاد باشین .... میتوان ماند و دمید ... میتوان رفت و شکست ......(پیش منم بیاین)

آفتاب پرست یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 13:51 http://negar76.persianblog.com

آخی! نازی!ایشالا به هم برسین به ماهم یه شیرینی بدین بد نمیشه.

محبوبه یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 14:22 http://sarzamin.persianblog.com

سلام ناشناس.. خوبی دوست خوبم.... بله زندگی همش به هم رسیدن و از این جور حرفا نیست.... باید همیشه همه جوانب رو در نظر گرفت... من پیشاپیش فرا رسیدن عید نوروز و بهار طبیعت را به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض می کنم امیدوارم سالی توام با سلامتی و شادکامی در پیش رو داشته باشید. همیشه شاد و سبز باشید.

امید یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 14:22 http://amir377.persianblog.com

سلام/مرسی دوست عزیز که به ما سر زدین/در پناه حق باشید

سارا (سایبان عشق) یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 15:07 http://sayeban-eshgh.persianblog.com

سلام.
از نظر من عشق گروه سوم پایداریش بیشتره! چون مرور زمان مثل یه محکم کاری می مونه!
راستی....
اگه فکر می کنی اسیر قفسی سعی کن دیوار قفس رو بشکنی و در این بهار همراه بقیه ی پرنده ها در آسمان بلند پرواز کنی!!
شاید ساده نباشه اما اراده می خواد!
شاد و بهاری باشی

حنانه یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 15:17

سلام . خوبی؟ ...امیدوارم هر جا هستی خوب و سلامت باشی.... خیلی وقته دلم میخواد بهت سربزنم اما قسمت نمیشه . قلم خوبی داری.

موفق باشی.

دختر شیشه ای یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 18:20 http://glassgirl.persianblog.com

مهم فردیت تو است که داره به حد اعلا رشد میکنه

من احتیاج به یک دوست دارم ... از این روان تر

نازی ، سهیل یکشنبه 24 اسفند 1382 ساعت 20:18 http://khanomi15.persianblod.com

سلام ناشناس عزیز...ممنونم که با حضورت کلبه من را رنگین کردی.................نوشته خوبی بود ...رسا و شیوا و کامل.........و تعبیرهای درستی از عشق..........رسم زندگی همه هم نمیتونه هرگز نرسیدن باشه . به نظر من این سرنوشت دست خود ادماس...با کارهایی که انجام میدن......امیدوارم عشقی پایدار داشته باشی..............سبزوبهاری در سایه ایزد یکتا....قربانت نازی

بهار دوشنبه 25 اسفند 1382 ساعت 07:09 http://baharaneh.persianblog.com

سلام! تقسیم بندی جالبی بود. ولی باید بیشتر روش فکر کنم.ممنونم که به وبلاگ حقیر و ساده من اومدی. برات آرزوی موفقیت و شادی در سال جدید میکنم. *** عیدت ات مبارک***

شیرین دوشنبه 25 اسفند 1382 ساعت 07:11 http://blackmarsh.persianblog.com

سلام... عیدت مبارک... عاشقی شیوه رندان ...

نرگس دوشنبه 25 اسفند 1382 ساعت 10:51 http://superwoman.persianblog.com

سلام مرسی که به من سر زدی. من آی دی یاهو ندارم. اما میتونم بپرسم که چه چیز ضروری میخواستی تو پی ام بگی که اینجا نمیشه؟ بازم سر بزن

رویای نیمه کاره.. دوشنبه 25 اسفند 1382 ساعت 17:52 http://roya1981.persianblog.com

ان شااله به هر چی دوست داری برسی...چرا که نه؟

طلی سه‌شنبه 26 اسفند 1382 ساعت 11:04 http://talivamohi.blogsky.com

خیلی جالب بود به امید اینکه بهم برسین اما یادت باشه هرچی قسمته....قسمت شمام از زندگی همدیگه باشین

مریم سه‌شنبه 26 اسفند 1382 ساعت 16:27 http://yadgarebehesht.persianblog.com

سلام.... مگه بده آدم چند تا وبلاگ رو با هم داشته باشه ؟ این از هوشمندی و درایت شماست.....ممنون که آمدید....

شیدا سه‌شنبه 26 اسفند 1382 ساعت 18:43 http://htsheida-sh.persianblog.com

سلام دوست عزیز متن خیلی زیبا و با محتوایی بود یک رنگی از واقعیت ... عشق را باید در خدا جست تنها عشق بی ریا تنها همراه با وفا اون که با کشتی زندگی در طوفان و باد همیشه هست همراه ... پیشاپیش عید رو به شما تبریک می گم سالی داشته باشید سرشار از شادی سلامتی و با انگیزه های موندگار و استوار ... عید شما مبارک...

قلی چهارشنبه 27 اسفند 1382 ساعت 14:17 http://ghapan.persianblog.com

بهری باشی و آسمانی

ساحل چهارشنبه 27 اسفند 1382 ساعت 15:45 http://daryaeeha.persianblog.com

سلام دوست عزیز .... از اینکه بهم سر زدی ممنونم ... خیلی زیبا می نویسی خیلی . به نظر من دسته ی سومی بهتر ........... بازم میام ...

مانیا چهارشنبه 27 اسفند 1382 ساعت 17:44 http://mania87.persianblog.com

به همشون لینک بده،من که لینک همشون رو گذاشتم؟؟بی انصاف!p:!سال نو مبارک و بای بای

مریم گلی چهارشنبه 27 اسفند 1382 ساعت 19:53 http://chormangzzzzzzzz.persianblog.com

سلام . زیبا و واقعی بود. عیدتون مبارک.

سارا(کلمه) چهارشنبه 27 اسفند 1382 ساعت 22:43 http://chandkalame.persianblog.com

ناشناس مهربون ........ عیدت مبارک باشه .......

نی نی چهارشنبه 27 اسفند 1382 ساعت 23:38 http://ninii.persianblog.com

عشق یعنی رفتن راهی دشوار برای هرگز نرسیدن....

مجید پنج‌شنبه 28 اسفند 1382 ساعت 03:24 http://www.taladarmes.persianblog.com

آه . آه . زندگی این است . سکه روحم بر پاشنه دیگر چرخید وقتی با بانوی زندگیت خلوت کرده بودی و اسرار مگویت را با او میگفتی . نمک بر زخم دیرینه ام پاشیدی با این نوشته ات . آه . اگر میشد . آه اگر میشد . در هزار توی این اما و اگرها گم شدیم و هیچکس سراغی از ما نگرفت ...آه

ساحل جمعه 29 اسفند 1382 ساعت 00:25 http://daryaeeha.persianblog.com

ناشناس مهربونم .. اومدم سال نو را بهت تبریک بگم .. سال خوبی داشته باشی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد