نا شناس

بسیار جالب

نا شناس

بسیار جالب

شاید وقتی برای دل خودم می نویسم

          

 

شاید وقتی برای دل خودم می نویسم جایی برای تو دیگر نیست یا تو را بر باد فراموشی رهسپار دیار خاطره هایم می کنم
هر از چند گاهی به یادت نغمه عاشقانه ای سر می دهم اما این نغمه از آن تو نیست از آن , آن دل شکسته و پر از غم خویشتنی است که بر یاد و خاطره های اندوهناک خویشی می گرید که در خویشش نهان کرده است
خویشی که در من است و نیست در تو هست و نیست , با تو همراه است و می گریزد اما از تو به تو پناه می آورد...
کاش دل شکسته مرا بند زن ملکوتی بود که با صوت داوودیش هزاران پاره پاره این دل رهیده و افسون شده را در کنار می آوردم و با کاشی های
آبی رنگ گنبد لاجوردی آسمانیان در کنار هم رنگین تر رنگ دل را می سرشتم!!
ای در تو گریخته ...از هوای بارانی و سهمگین طوفانی , مرا به خاطر آور ...حتی با تنفسی در خاطره های من..
آن لحظه که من ازتو رهیدم از خود گذشتم و دیگر آن دیار را نیافتم ..من بودم و تو ..اما هر دو از هم جدا شدیم من عاشقی شدم در هوای تو و تو بارانی شدی در چشمهای من..پلکهایم را بر هم

می گذارم و تو از چشمانم روان می شوی و بر دامنم فرو می افتی ...آن لحظه که دیگر در کنارم نیستی مرا با پلک بر هم زدنی در یک هوای ابری به یاد آور.!

نظرات 4 + ارسال نظر
arahju یکشنبه 23 فروردین 1388 ساعت 10:37

سلام

دل نوشته تون اشک آدمو در میاره !!!


یک قصه بیش نیست هم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است

ساقی پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1388 ساعت 15:31

خیلی زیبا بود.
تو هم با پلک بر هم زدنی در یک هوای ابری منو به یاد بیار...

سعید دوشنبه 4 خرداد 1388 ساعت 11:10

کاش می شد تمام انسانها بجای اینکه با احساساتشون حرف بزنن با عقلشون حرف بزنن
اما حیف که ....
الان خیلی چیزا فرق کرده حتی صحبتهای موج اول با موج سوم
یه خورده فکر برای refresh مغز خوبه البته بصورت کوبنده
انسانها هر آنچه بخواهند بدست می آورند فقط تشنه خواستن باشند
خواستن توانستن نیست بلکه خواستن داشتن است
پس چرا کسی به کسی نمیرسه
بخاطره اینکه یکی از این دوتا تشنه رسیدن به اون یکی نیست
باور کن هیچ نامردی هم وجود نداره
راستی موقعی که ما با انگشتمان دیگری را نشان می دهیم با 3 انگشت خود را نشانه می گیریم
پس هیچ وقت صحبت منفی ( نامردی ، دروغ ...) نگیم
هر آنچه می خواهی از زندگیت بساز در غیر این صورت زندگی آنچه را که می خواهد از تو می سازد

الان 6 ماه هیچ خبری ازت ندارم ولی یه چیزی ته دلم به من میگه که
همیشه دوستت دارم ولی....

م ی ن ا پنج‌شنبه 12 شهریور 1388 ساعت 02:42

آسمان دلم ابریست! اونم بعد از اینهمه سال ! هنوز توی دلم شوق دیدنش پر می زنه!
زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد