نا شناس

بسیار جالب

نا شناس

بسیار جالب

اراجیف مزمن

زرتشت : چون به میان آدمیان رسیدم ،‍ ایشان را بر ( کرسی ) یک خودپسندی کهنه نشسته دیدم .*


ما سایه شما هستیم . باور کنید ...

شما خودتان هستید ؟ خوب ما هم شما هستیم . پس لطف کنید بروید به عروسک هایتان برسید و آنها را تروخشک کنید . نگاه کنید که خودشان را خیس کرده اند،ناخن هایشان را هم که نگرفته اند . موهایشان هم که هی در هم وول وول می کنند . شما درگیر قصه تازه‌تان هستید و گیج از به پایان بردن آن . تنه های شکوفه‌ها را هم که پایگاه قرار داده اید . استوار نیستند . نازکتر از آن حرف ها هستند! حالا شما دلتان به اندک درایت و کفایت خودتان خوش باشد . شما که جنبه ندارید پس چرا به جستجوی چیزها ! می روید . شما که هی ظرفتان را گم می‌کنید و ظرف تازه می‌خرید . راستی ظرف جنبه تازگی‌ها قیمت‌اش چند است؟

شما در آسمان پرواز می کنید و خبر از زمینی ها ندارید . غافل هستید از همه چیز و همه کس . شما زبر و خشن می شوید و نگاهاتان گودتر از دیروزتان می شود . تازه واردید شما ! . گلویتان را با آن جیغ های خارج از محدوده خود پاره کردید . لطف کنید ساکت باشید که بچه های همسایه خوابند . لطف کنید در خیابان به راه خودتان بروید . لطف کنید به چیزی نگاه نکنید . لطف کنید آهسته بروید و آهسته بیایید . لطف کنید بحث سیاسی نکنید لطف کنید خودتان را آدم فرض! کنید . لطف کنید از باورهایتان(احمقانه!) کم کنید، شاید هم نکنید . لطف کنید ورق رنگی‌هایی که این روزها در خیابان است را برای چرک نویس جمع کنید ! لطف کنید آدم بودن را بفهمید . آدم با آدم فقط از نظر نوع و جنس فرق دارند ! جنس تان نچسب است ! شما هم فرقی ندارید . زیاد به خودتان امیدوار نباشید .لطف کنید زیاد خودتان را بالا نبینید . لطف کنید زیاد نقاشی نکنید . لطف کنید نان بازوهاتان را بخورید !!! لطف کنید عقلتان را شست و شو دهید . لطف کنید درک و فهمتان را کوهنورد کنید . لطف کنید گلدان بی گل را از آن کنارها بردارید . لطف کنید شوفاژتان را گرم نگهدارید . لطف کنید . لطف هایتان کم نشود لطفا !!!

به هر حال می‌دانیم خودپسند تر از آن هستید که متن را بخوانید و بفهمید و
ما سایه شما هستیم ، شما هم سایه ما هستید . راستی سایه ها می توانند نقش آینه را هم بازی کنند ؟