۱ : در آغاز، کلمه بود.
حقیقت، کلمه بود.
جاودانگی، کلمه بود.
خدا، کلمه بود.
زمستان، کلمه بود.
در آغاز، کلمه بود. اما در آغاز هیچ پایانی کلمه نیست. تنها تصویر است. آنگاه که کلمات از نفس می افتند، تصویر متولد می شود.
برای من بهار آغاز یک سال نیست. پایان خویش است. معرکه تصاویریست که در هم می تنند و فرو می ریزند.
به تو گفتم دوست ات می دارم و کلمات از من، گریختند.
به تو گفتم دوست ات می دارم و زمستان از من، گریخت.
این آغاز یک پایان بود. بهار من کلمه نبود، تصویر بود.
به تو گفتم دوست ات می دارم و جاودانگی از من گریخت، و من ماندم و حضور گریزان شقایق.
سیاهی کلمه است، سرخی هم. اما داغ شقایق کلمه نیست. درد است. تصویر است.
۲ : مثل همیشه خاموش و سر به زیر گام بردار و پیش برو.
زیر پایت که غرق شکوفه های سپید شد، یقین کن که آسمان بالای سرت، آبی ترین آسمان سال خواهد بود.
مجال شکوفه بس اندک است. سرخوشانه لب باز می کند و نوید می دهد آمدن بهار را. و فروتنانه در پایت بر زمین می غلتد تا بهار تداوم یابد برای رسیدن پایانی دیگر.
شکوفه وار لبخندت را از رهگذران دریغ مکن. تو هم سهمی داشته باش از این آبی ترین آسمان آبی بهار.
خوشحالم که اولین نظر برای این نوشته که شاید آخرین نوشته ی امسال در این وبلاگ باشه رو من می نویسم....بهار آغاز است ....بهار یعنی همان یک لحظه نم نم باران....بهار یعنی همان آبی آسمان....بهار یعنی لبخند شکوفه ها....بهار یعنی همان حضور شقایق زیر پای ستاره ها....بهار یعنی آغاز ....آغاز یک پایان که نه ...آغاز بی پایان...بهارتان سبز و پر امید.
بهار !عید !
چه واژه های غریبی !:(
شگوفه میاد تا فقط نوید شادی و بهار را بدهد ....بی آنکه خود سهمی از این بهار داشته باشد ....... در بهار زاده ی شود و در اوج زیبایی بهار می میرد !!!!
می دانی ؟؟؟
درست یادم نیست که اولین باری که مردم ، چند سالم بود ؟؟ حالا هر شب ....... جنازه ای بر دوش تمام جاده های زمین را می پیمایم ..............بر می گردم !!!
دوباره بر می گردم ! و سر بر شانه های بی کسی ، زیستنم را گریه می کنم !!!! بگذار خیالتان را راحت کنم .......... من سالهاست که مرده ام !!تنها کسی است در هیئت من تا لباسهای مرا کهنه تر کند .............. والا ...من سالهاست که مرده ام !!!
tasvir che farghi ba kalame darad? manzoore hardo yekist va hardo javdaneand.
sabz bashiyo paydar.
بهار قشنگی داشته باشید پر از حسای تازه و قشنگ. صدای پاش دیگه داره کم کم میاد... روز بروز نزدیگتر می شه بهاری باشی همیشه
دیگرلن لبخندشونو دریغ می کنن ولی
سلام دوست عزیز... سال نو مبارک...فرارسیدن تصویر در هم تنیده بهار مبارک... امیدوارم سال نو برات پر از شادی و پیروزی باشه... امیدوارم به اون چیزهایی که می خوای برسی... آرزومند آرزوهایت
سال نو مبارک
سلام
شما منو تو اورکات اد کرده بودین بعدواسه اینکه بشناسمتون پروفایلتونو بازکردم و نهایتا وبلاگ تونو جالب بود...ولی می خواستم بگم من اصلافضول نیستما می خواستم ببینم کی منو اد کرده همین...دوست داشتین به منم سربزنین
عشق من سیاه سیاه ...جهنمی!!!
سلام خوبین سال نو مبارک امیدوارم که سال خوب توام با موفقیت در پیش رو داشته باشید
وب زیبایی دارین و به من هم سر بزنید خوشحال میشم من لینک شما رو میزارم شما هم اگه قابل دونستین لینک نو بزارین
خوش باشی
با تشکر نیکا
من تداوم بهار را میکاوم او کجاست؟
در آغاز هیچ نبود...کلمه بود...و آن کلمه خدا بود...دکتر علی شریعتی
سلام...با خوندن اولین جمله شما به یاد این متن دکتر افتادم..دفتر های سبز
شاد باشی گل پسر.
همه هر آنچه دارم برای تو . هر چه از این زندگی خالی ام می خواهی بردار!..